مجله اینترنتی انعکاس
مطالب جذاب وخواندنی وب

۴ ستاره‌ی فوتبال ایران که خیلی زود خاموش شدند

ستاره های فوتبالی که زود فراموش شدند

همین چند سال پیش بود که به شکلی تقریباً هم‌زمان چند ستاره تکنیکی و جوان ناگهان در فوتبال ایران ظهورکردند. آن‌ها آن‌قدر درخشیدند که به نظر می‌رسید یک نسل طلایی دیگر از هافبک‌های جوان در فوتبال ایران به وجود آمده که تا سال‌ها تیم ملی را در این خط بیمه خواهند کرد، اما تنها چند سال بعد، تقریباً هیچ اثری از هیچ‌کدام آن‌ها نیست. صحبت از پیام صادقیان، محسن مسلمان، بختیار رحمانی و سروش رفیعی است، اما چرا سرنوشت آن‌ها به این شکل رقم خورد؟

پیام صادقیان

او یکی از پدیده‌هایی بود که توسط زوران جورجویچ به فوتبال ایران معرفی شد. حرکات تکنیکی و ریز او باعث شد تا خیلی زود به او لقب نیمار فوتبال ایران را بدهند. در ۲۱ سالگی به پرسپولیس پیوست و شروع خوبی در این تیم داشت. در این تیم به خوبی دیده شد و حتی گفته می‌شد از بوروسیا دورتموند هم پیشنهاد دارد، اما پیام خیلی زود وارد حاشیه شد. در همان روز‌ها در یک مصاحبه عجیب مدعی شد که هر ماه نزدیک به ۲۰ میلیون تومان فقط خرج لباس‌هایش می‌کند.

این یک زنگ خطر برای او بود، اما نه خودش متوجه آن شد و نه اطرافیانش توانستند راه درست را به او نشان بدهند. چشم‌هایی که گاهی قرمز بودند، خمیازه‌های گاه و بیگاه، پیدا شدن وسایلی مثل فندک‌های خاص، قلیان و … در خانه‌اش، رفاقت نزدیک با امیر تتلو، درگیری با داوران و بازیکنان حریف، محرومیت‌های انضباطی و کلی حاشیه دیگر، صادقیان را قبل از ۲۵ سالگی از روز‌های اوج دور کرد.

او در این مدت بار‌ها تیم عوض کرد، اما هیچ کدام از مربیانش مثل برانکو، دایی، منصوریان، علی کریمی و … نتوانستند او را به فوتبال برگردانند. او در آخرین مصاحبه‌اش مدعی شد که به دلیل تعصب به پرسپولیس، همیشه خودش را به مصدومیت می‌زد تا مقابل این تیم بازی نکند!

دو سال پیش به ترکیه رفت تا شاید احیا شود، اما حاشیه‌هایی مثل رابطه با یک خانم نامدار اینستاگرامی نشان داد که فوتبال بهانه‌ای برای خوشگذرانی او در ترکیه است. صادقیان سرانجام با راه‌اندازی یک سایت شرط بندی، آخرین میخ را به تابوت فوتبال خودش کوبید و چند روز پیش هم به مدت ۱۵ سال از کلیه فعالیت‌های فوتبالی محروم شد.


محسن مسلمان

خراب کردید بچه‌ها

او همزمان با صادقیان در فوتبال ایران چهره شد. در ۱۶ سالگی با پیراهن ذوب‌آهن، در ورزشگاه آزادی به پرسپولیس گل زد و نام خودش را بر سر زبان‌ها انداخت. سربازی‌اش را در ملوان پشت سر گذاشت و به صورت قرضی به پرسپولیس پیوست. یک نیم‌فصل درخشان را سپری کرد و بعد از اینکه یک فصل در این تیم بازی کرد، این بار به‌صورت قطعی پیراهن پرسپولیس را برتن کرد. او سه فصل در پرسپولیس حضور داشت ولی هرگز در این تیم به ثبات نرسید.

فصل اول او درخشان بود، در فصل دوم نتوانست به اندازه فصل قبل بدرخشد و در فصل سوم توسط برانکو ناگهان نیمکت‌نشین شد. او هم در پرسپولیس حاشیه‌هایی داشت. بار‌ها تصاویر و فیلم‌هایی از او در حال کشیدن قلیان منتشر شد و همین او را به دردسر انداخت.

در فصل آخر حضورش در پرسپولیس با برانکو دچار مشکل شد و فیلمی که در اینستاگرام مترجم برانکو منتشر شد و توهین مسلمان به برانکو را نشان می‌داد، کار او را در این تیم تمام کرد. به ذوب‌آهن بازگشت، اما امید نمازی هم نتوانست زیاد او را تحمل کند! به سپاهان رفت تا بلکه زیر نظر امیر قلعه‌نویی اوج بگیرد، اما در این یک سال و نیم، بیشتر وقتش را روی نیمکت ذخیره‌ها و اماکن تفریحی اصفهان گذرانده است.

دو روز پیش هم خبر رسید که گل‌گهر سیرجان او را می‌خواهد! این خبر نشان می‌دهد که او به سرعت در حال دور شدن از سطح اول فوتبال ایران است. با روندی که مسلمان در پیش گرفته، پیش‌بینی می‌شود او هم تا یکی، دو سال آینده فوتبال را کاملاً کنار بگذارد و به مسائل و امور مهم‌تری بپردازد!


بختیار رحمانی

خراب کردید بچه‌ها

او ستاره تیم فولاد خوزستان در فصلی بود که قهرمان لیگ برتر ایران شد. درخشش او باعث شد تا مورد توجه همه تیم‌های بزرگ ایران قرار بگیرد. در حالی که پیش‌بینی می‌شد به استقلال با پرسپولیس بپیوندد، ماجرای جنجالی کارت‌های معافیت جعلی سرنوشت او را هم عوض کرد. بختیار مجبور شد برای گذراندن دوران خدمت سربازی‌اش به تراکتورسازی برود. در این تیم روز‌های پر فراز و نشیبی داشت و با اینکه در بعضی از بازی‌ها ستاره تیمش بود، اما درنهایت به عنوان یک خائن و کم‌کار از این تیم جدا شد و سرانجام به استقلال پیوست.

در استقلال، اما خبری از درخشش نبود. در تیم پرستاره منصوریان، بختیار یکی از ضعیف‌ترین‌ها بود و بعد از یک نیم فصل فاجعه‌بار، از این تیم جدا شد. او به فولاد برگشت تا احیا شود. رحمانی اگر چه در فولاد بهتر بود، اما با بختیار لیگ سیزدهم فاصله داشت.

او در ادامه به پیکان، ذوب‌آهن و سپاهان هم رفت، اما در هیچ‌کدام از این تیم‌ها بخت با او یار نبود. او در ابتدای فصل تصمیم عجیبی گرفت و به تیم الشمال در لیگ دوی قطر رفت و در حالی که مدام از خوبی‌های بازی در قطر می‌گفت، یک ماه بعد از این تیم جدا شد و با اینکه مدعی بود سپاهان او را می‌خواهد، به صنعت نفت آبادان پیوست، اما حالا کار به جایی رسیده که او در صنعت نفت هم یک بازیکن کاملاً نیمکت‌نشین و معمولی است. او در عرض چند سال از بازیکنی که حتی به تیم ملی هم رسید و کی‌روش بر سر او با فدراسیون دعوا کرد، به بازیکنی تبدیل شده که در همه تیم‌های لیگ‌برتری نیمکت‌نشین است!


سروش رفیعی

خراب کردید بچه‌ها

سروش هم عضو همان تیم رویایی فولاد در لیگ سیزدهم بود. مثل بختیار پس از درخشش در این تیم، پیشنهاد‌های زیادی داشت، اما برای گذراندن دوران سربازی به تراکتورسازی رفت. پس از یک نیم‌فصل درخشان به پرسپولیس منتقل شد و امیر قلعه‌نویی که سرمربی تراکتور بود، جدایی او را عامل قهرمان نشدن تیمش در پایان فصل اعلام کرد. در پرسپولیس شماره ۷ را بر تن کرد و یک فصل فوق‌العاده را پشت سر گذاشت و با این تیم قهرمان شد، اما در پایان فصل به تیم الخور قطر رفت.

جدایی او دلخوری هواداران پرسپولیس را به دنبال داشت ولی همچنان بین آن‌ها محبوب بود. پس از یک فصل کاملاً معمولی، به پرسپولیس برگشت، اما چون این تیم از نقل و انتقالات محروم بود به صورت قرضی به فولاد خوزستان برگشت. در این تیم نتوانست روز‌های خوب گذشته‌اش را تکرار کند و در نیم فصل به پرسپولیس برگشت، اما باز هم خبری از آن سروش خلاق و تکنیکی نبود. او در بسیاری از بازی‌ها یکی از ضعیف‌ترین بازیکنان پرسپولیس بود و برانکو هم اعتمادش به او را از دست داده بود.

برانکو رفت و کالدرون سرمربی پرسپولیس شد و در حالی که همه منتظر احیای او بودند، ناگهان توسط کالدرون در لیست مازاد پرسپولیس قرار گرفت و بعد از مدتی به شهر خودرو پیوست، اما در این تیم هم به ثبات نرسید. همین هفته گذشته بود که یحیی در لفافه از او انتقاد کرد تا مشخص شود گل محمدی هم از او راضی نیست. البته سروش مثل صادقیان، مسلمان و حتی رحمانی خیلی به پایان خط نزدیک نشده و هنوز این امید وجود دارد که تلاش کند و قبل از ۳۰ سالگی خودش را نجات بدهد و به سطح اول فوتبال ایران برگردد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.