آیا میزان عمر ما با اجدادمان برابر است ؟

در طول چند دهه‌ی گذشته، امید به زندگی در سراسر جهان به‌طور چشم‌گیری بالا رفته است. به‌طور متوسط افرادی که در سال ۱۹۶۰ به دنیا می‌آمدند، یعنی اولین سال‌هایی که سازمان ملل متحد اطلاعات جهانی را در سوابق خود نگهداری می‌کرد، انتظار داشتند که تا سن ۵۲٫۵ سالگی زندگی کنند. اما، امروز میانگین امید به زندگی، ۷۲ سال است. در انگلستان، جایی که سوابق برای دوره‌ی طولانی‌تری نگهداری می‌شدند، امید به زندگی حتی بیش‌تر بود. در سال ۱۸۴۱، انتظار می‌رفت که یک دختر بچه تا ۴۲ سالگی و یک پسر بچه تا ۴۰ سالگی زندگی کند. در سال ۲۰۱۶، یک دختر بچه می‌توانست تا ۸۳ سالگی و یک پسر هم تا ۷۹ سالگی عمر کند.

از مقایسه‌ی این سوابق، نتیجه‌گیری طبیعی این است که داروهای مدرن و بالا رفتن بهداشت عمومی به ما کمک کرده تا نسبت به هر زمان دیگری در گذشته، بیش‌تر زندگی کنیم. تا جایی که ممکن است، دیگر نوآوری‌های جدید نتوانند طول عمر ما را از این بالاتر ببرند. درواقع، اداره‌ی ملی آمار انگلستان در سپتامبر ۲۰۱۸، تایید کرد که حداقل در این کشور، روند بالا رفتن امید به زندگی متوقف شده است. به‌جز انگلستان، در سراسر جهان نیز شاهد چنین روندی هستیم.

اولین امپراتور روم باستان، آگوستوس، در سن ۷۵ سالگی درگذشت

برخی باورهای نادرست درمورد اجداد ما هم موجب تقویت این عقیده شده که ما حالا به اوج طول عمر خود رسیده‌ایم: به‌عنوان مثال، باور بر این است که یونانیان باستان یا رومیان، از دیدن شخصی بیش از ۵۰ یا ۶۰ سال شگفت‌زده می‌شدند. در حقیقت، در حالی که پیشرفت‌های پزشکی بسیاری از جنبه‌های مراقبت‌های بهداشتی را بهبود داده، این فرض که طول عمر انسان در طول قرن‌ها یا هزاران سال به‌طور چشمگیری بالا رفته، تا حد زیادی گمراه‌کننده است. امید به زندگی کلی، آن‌طور که آمارها گزارش دادند، به این دلیل بالا نرفته که ما از هر زمان دیگری بیش‌تر عمر می‌کنیم، بلکه به‌دلیل است که می‌توانیم، به سن‌های بالا برسیم.

 والتر شیدل، مورخ دانشگاه استنفورد، یکی از پژوهشگران برجسته در زمینه جمعیت‌شناسی روم باستان، می‌گوید:

تفاوت اساسی بین امید به زندگی و طول عمر وجود دارد. طول عمر انسان‌ها که نسبت به امید به زندگی کاملا مقوله‌‌ی جدایی است، یک ساختار آماری است و تا آنجایی‌که می‌دانم، آن‌قدر هم تغییر نکرده است.

درواقع، امید به زندگی یک میانگین است. اگر شما دو فرزند داشته باشید و یکی از آن‌ها قبل از اولین سالگرد تولدش، فوت کند و دیگری تا ۷۰ سالگی عمر کند، میانگین امید به زندگی دو فرزند شما، ۳۵ سال خواهد بود. این میانگین به لحاظ ریاضی درست است و مطمئنا اطلاعاتی در مورد شرایطی که فرزندان بزرگ می‌شدند به ما می‌دهد. اما این میانگین آماری، تصویر کاملی به ما نمی‌دهد. به‌ویژه وقتی که به دوره‌ها یا نواحی رجوع کنیم که سطح بالایی از مرگ و میر نوزادان دارند، این مسئله مشکل‌ساز می‌شود. در اکثر تاریخ بشر میزان مرگ و میر کودکان بالا بوده و این روند، حتی امروز هم در کشورهای مختلف بالا است.

به‌‌دلیل همین میانگین است که معمولا گفته می‌شود، به‌عنوان مثال، یونانیان و رومیان باستان، تنها ۳۰ تا ۳۵ سال عمر می‌کردند. اما این موضوع آیا واقعا برای افرادی که دوران سخت کودکی را پشت سر می‌گذاشتند نیز صادق بود؟ آیا این بدین معنا بود که در آن دوران، یک فرد ۳۵ ساله واقعا شخصی سالخورده تلقی می‌شد؟

امپراتریس سویکو، نخستین ملکه سلطنتی ژاپن، در سن ۷۴ سالگی درگذشت

اگر این‌طور بود و یک شخص ۳۰ ساله، فردی پیر و فرتوت محسوب‌ می‌شد، به نظر نمی‌رسد که نویسندگان و سیاستمداران قدیم این مفهوم را درک کرده باشند. در اوایل قرن هفتم پیش از میلاد، شاعر یونانی، هسیودوس نوشت که یک مرد باید زمانی ازدواج کند که نه خیلی کم‌تر و نه خیلی هم بیش‌تر از ۳۰ سالگی باشد.

امروز روند بالا رفتن امید به زندگی متوقف شده

در همین حال، «کورکوس هونورم» در روم باستان، سلسه‌ای از دفاتر سیاسی که مردان جوان جاه‌طلب باید اداره آن را برعهده می‌گرفتند، حتی اجازه نمی‌دادند که یک جوان تا قبل از ۳۰ سالگی (بعدها آگوستوس، امپراتور روم این حداقل سن را به ۲۵ سال تقلیل داد، خود آگوستوس هم در ۷۵ سالگی درگذشت.) به مقام کویستور (به‌معنای «بازپرس» در زبان لاتین) منصوب شوند. برای مقام کنسول روم (بالاترین مقام سیاسی در جمهوری روم) فرد باید ۴۳ سن می‌داشت، یعنی ۸ سال بالاتر از حد مجاز تصدی پست ریاست جمهوری در ایالات متحده کنونی.

در قرن اول، پلینی بزرگ، طبیعیدان و فیلسوف طبیعی روم باستان یک فصل کامل از کتاب مشهور خود، «دانشنامه تاریخ طبیعی» را به افرادی اختصاص داد که عمری طولانی داشتند. از میان آن‌ها، کنسولگر والریوس کوروینس (۱۰۰ ساله)، ترینتیا، همسر سیسرون، خطیب، سیاست‌مدار و فیلسوف مشهور (۱۰۳سال) و زنی به نام کودیا (۱۱۵ سال عمر و دارای ۱۵ فرزند) و بازیگر لوچیا (که در سن ۱۰۰ سالگی بر صحنه تئاتر ظاهر شد) فهرست شدند. بعد از این، کتیبه‌ها و نقوش حک‌شده روی مقبره‌ها هم سوابقی را در خود حفظ کردند. به‌عنوان مثال، روی سنگ قبر، زنی که در اسکندریه (مصر کنونی) در قرن سوم قبل از میلاد درگذشت، نوشته شد: «او ۸۰ ساله بود، اما می‌توانست به‌طرز شگفت‌انگیزی بافتنی‌های ظریفی ببافد.»

اما با این حال، پیری آن زمان نسبت به حالا، آسان‌تر نبود. پلینی بزرگ نوشت:

طبیعت، هیچ برتری بهتر از عمری کوتاه به انسان نبخشیده است. حواس‌های سست، اندام‌ها، چشم‌ها، شنوایی، پاها، دندان‌ها و اندام‌های گوارشی همه قبل از خودمان می‌میرند.

امپراتور روم، تیبریوس در سن ۷۷ سالگی درگذشت، حتی برخی اسناد از کشته شدن او خبر می‌دهد

پلینی بزرگ تنها می‌تواند، یک نفر، موسیقیدانی را نام ببرد که تا ۱۰۵ سالگی زندگی کرد و پیری سالمی داشت. خود پلینی بزرگ، به‌سختی توانست به نصف این سن هم برسد، تصور بر این است که او در سن ۵۶ سالگی در اثر فوران آتشفشان وزوویوس (همان فوران مشهوری که موجب نابودی شهرهای پمپی و هرکولانیوم شد) در سال ۷۹ میلادی کشته شده است. حداقل به نظر می‌رسد که در جهان باستان، مردم قطعا می‌توانستند به اندازه‌ی دوره ما زندگی کنند. اما این زندگی طولانی چقدر متداول بود؟ آیا شمار زیادی از مردم، عمری طولانی داشتند؟

دوران امپراتوران

در پژوهشی که در سال ۱۹۹۴ انجام گرفت، تمامی افرادی که از یونان یا روم باستان، وارد دانشنامه‌ی آکسفورد شده بودند بررسی شدند. سنین مرگ این افراد با سوابق مشابهی که در دانشنامه متاخرتر فرهنگ زندگی‌نامه‌ای چامبرز فهرست شده بودند مقایسه شد. از ۳۹۷ شخص باستانی، ۹۹ نفر به طرز فجیعی به قتل رسیدند، خودکشی کرده یا در جنگ کشته شده بودند. از ۲۹۸ نفر باقی مانده، افرادی که قبل از سال ۱۰۰ میلادی به دنیا آمده بودند به‌طور میانگین ۷۲ سال عمر کردند و افرادی که بعد از ۱۰۰ میلادی به دنیا آمدند، نیز به‌طور میانگین تا سن ۶۶ سالگی زندگی کردند.

طول عمر انسان نسبت به گذشته چندان تغییر نکرده

البته نویسندگان این پژوهش، گمانه‌ می‌بردند که رواج لوله‌کشی‌های سربی خطرناک در آن زمان ممکن است که منجر به کوتاهی عمر این افراد شده باشد. اما این میانگین میان کسانی که بین سال‌های ۱۸۵۰ تا ۱۹۴۹ درگذشتند، هم ۷۱ سال است، یعنی تنها یک سال کم‌تر از گروه اول (متولدان قبل از سال ۱۰۰ میلادی) که پژوهش فوق نشان داد.

البته این نمونه‌ها هم مشکلاتی دارند. یک مورد اینکه نمونه‌ی آماری فوق تنها از مردان گرفته شده است. مورد دیگر اینکه تمامی این مردان افرادی مشهور بودند. تمام آنچه می‌توانیم از این موضوع برداشت کنیم این است که همه‌ی مردان مشهور و برجسته، در طول تاریخ تا زمانی که کشته نمی‌شدند، به میانگین طول عمر مشابهی دست پیدا می‌کردند. با این حال، شیدل می‌گوید:

این بدان معنی است که ممکن است افراد غیر معروفی که شمار بیش‌تری نیز داشتند، حتی عمر طولانی‌تری داشته‌اند.

البته همه پژوهشگران روی این موضوع توافق نظر ندارند. والنتینا گاتسنیگا، یکی از مورخان پزشکی در دانشگاه ساپینزا رم، ایتالیا، می‌گوید:

 تفاوت‌های زیادی بین شیوه‌ی زندگی مردمان فقیر و اشراف رومی وجود داشته است. وضعیت زندگی، تغذیه و دسترسی به درمان‌های پزشکی، قطعا در بین اشراف و نجیب‌زادگان بهتر بوده است.

گاتسنیگا در سال ۲۰۱۶، پژوهشی را انجام داد که در آن ۲ هزار اسکلت رومیان باستان، تماما از افرادی از طبقه کارگر را که در گورستان‌های معمولی به خاک سپرده شده بودند بررسی کرد. میانگین مرگ و میر این افراد ۳۰ سال بود، و این تنها یک آمار غیرعادی نبود، بلکه شمار زیادی اسکلت‌ با سن و سال مشابهی از همان دور وجود داشت. در این اسکلت‌ها، آثار زیادی از کار طاقت‌فرسا و همچنین بیماری‌هایی که بالا رفتن سن شروع می‌شوند، مانند التهاب مفصل (آرتریت) وجود داشت.

نجیب زاده رومی، جولیای بزرگ، در سال ۱۴ میلادی و در سن ۵۴ سالگی درگذشت، بسیاری از منابع مرگ او را نتیجه تبعید و حبس طولانی مدت می‌دانند

مردان ممکن بود آسیب‌های متعددی را از کار سخت یا خدمات نظامی متحمل می‌شدند. اما زنان هم از کارهای دشوار مانند کار در زمین‌ها، وضعیتی به همان بدی داشتند. در طول تاریخ، زایمان که اغلب در شرایط بهداشتی نامطلوب انجام می‌‌گرفت، تنها یک دلیل بود که زنان در طول سال‌های باروری خود در معرض خطر بودند، حتی خود حاملگی هم خطرناک بود.

جین هومفریز، مورخی از دانشگاه آکسفورد، می‌گوید:

ما می‌دانیم که بارداری روی سیستم ایمنی بدن تاثیر می‌گذارد، زیرا فرد اساسا فرد دیگری را درون (رحم) خود بزرگ می‌کند. سپس فرد مستعد ابتلا به بیماری‌های دیگر می‌شود. بنابراین، به‌عنوان مثال، سل با بارداری به شیوه‌ای بسیار خطرناک به‌هم مرتبط هستند. و سل بیماری است که زنان نسبت به مردان، مرگ و میر بیش‌تری در آن دارند. زایمان هم با عوامل دیگری، خطرناک‌تر می‌شد.

به‌گفته‌ی گاتسنیگا، زنان اغلب کم‌تر از مردان تغذیه می‌شدند. این سوء تغذیه به این معنی بود که دختران جوان اغلب استخوان‌های لگن ناقصی می‌داشتند که خطرات زایمان را افزایش می‌داد. گاتسنیگا می‌گوید:

 امید به زندگی زنان رومی با کاهش باروری افزایش می‌یافت. با افزایش باروری، امید به زندگی زنان نیز کاهش می‌یافت.

مردمان فراموش شده

دانستن اینکه که اجداد ما به‌طور متوسط چقدر عمر می‌کردند دشوار است، چه اجداد باستانی و چه ماقبل تاریخی ما که برای هر دو سوابق و اسناد کمی موجود است. به‌عنوان مثال، انسان‌شناسان اغلب برای تعیین میانگین سن مرگ در بین رومیان باستان، به سرشماری‌هایی از استان رومی مصر متکی هستند. اما به‌دلیل اینکه این پاپیروس‌ها برای جمع‌آوری مالیات مورد استفاده قرار می‌گرفتند و گزارش‌هایی بودند که تنها شمار مردان را ذکر می‌کردند، بسیاری از زنان و کودکان را به حساب نمی‌آوردند.

در جهان باستان، مردم می‌توانستند به‌اندازه دوره ما زندگی کنند

کتیبه‌های سنگی که طی هزاران سال گذشته از رومی‌ها باقی مانده‌اند منبع دیگری هستند. اما نوزادان به ندرت در مقبره‌ها قرار می‌گرفتند، افراد فقیر هم نمی‌توانستند از عهده سنگ قبر بربیایند و خانواده‌هایی که همزمان با هم طی بیماری همه‌گیر جان می‌سپردند، همین‌طور بی‌نام و نشان می‌ماندند. و حتی اگر این مسئله هم نباشد، اتکا به کتیبه‌ها مشکل دیگری دارد.

 شیدل اشاره می‌کند:

باید مقدار مشخصی از اسناد وجود می‌داشت که می‌توانست نشان دهد، فردی ۱۰۵ یا ۱۱۵ سال دارد و این روند (نگهداری اسناد تولد و مرگ) تنها تا همین اواخر شروع شده است. در گذشته، اگر کسی واقعا ۱۱۱ سال عمر می‌کرد، به‌دلیل فقدان اسناد موجود، شاید خودش نیز از این موضوع اطلاع نداشت.

لیویا، همسر آگوستوس تا ۸۶ یا ۸۷ سالگی زندگی کرد

در نتیجه، بسیاری از اطلاعاتی که درمورد امید به زندگی روم باستان در تصورات خود داریم، تنها از مقایسه با جوامع دیگر به دست آمده است. این اطلاعات نشان می‌دهد که یک سوم نوزدان قبل از سن ۱ سالگی و نیمی از کودکان هم قبل از سن ۱۰ سالگی می‌مُردند. پس از این سنین، شانس فرد به مراتب بهتر می‌شد. اگر می‌توانستید به ۶۰ سالگی برسید، احتمالا می‌توانستید تا ۷۰ سالگی هم عمر کنید. با تمام این اوصاف، طول عمر در روم باستان احتمالا نسبت به حالا خیلی متفاوت نبود. شیدل می‌گوید، ممکن است که (امید به زندگی) کمی کم‌تر شده باشد.

او می‌گوید:

چرا که در آن زمان، داروهای تهاجمی در پایان زندگی وجود نداشتید که طول عمر را کمی افزایش دهند. اما با این حال، امید به ‌زندگی نسبت به حالا تفاوت چشمگیری نداشت. مردم در آن زمان، به‌دلیل اینکه زنان باردار و کودکانی که در خردسالی می‌مردند امید به زندگی کمی داشتند و در عین حال افرادی بودند که در همان زمان تا ۸۰ یا ۹۰ سالگی زندگی می‌کنند. اما شمار این افراد در مجموع با تمام مسائلی که وجود داشت، خیلی کم بود.

مطمئنا، این مسائل فرسایسی نباید وجود داشته باشند. خصوصا برای یک نوزاد یا زنی در سنین بارداری یا یک کارگر، به‌همین دلیل زندگی برای چنین افرادی در سال ۲۰۱۸ بهتر از سال ۱۸ میلادی است. اما هنوز هم بدین معنا نیست که طول عمر ما از همه انسان‌های دیگر بیشتر است.

سوابق موجود

وضعیت سوابق، پس از آنکه دولت‌ها شروع به نگهداری اسناد دقیق تولد، ازدواج و مرگ و میر کردند، بهتر شد. در ابتدا، تنها از اشراف و نجیب‌زادگان چنین اطلاعاتی موجود بود. این سوابق نشان می‌دهد که در آن دوران هم مرگ‌ومیر کودکان هنوز بالا بود. اما اگر یک مرد به سن ۲۱ سالگی می‌رسید و به‌طور تصادفی، بر اثر قتل یا سم نمی‌مُرد می‌توانست انتظار داشته باشد که تقریبا به‌اندازه‌ی مردان امروزی زنده بماند. از سال‌های ۱۲۰۰ تا ۱۷۴۵، افراد ۲۱ ساله می‌توانستند به‌طور متوسط بین ۶۲ تا ۷۰ سال عمر کنند به‌جز قرن چهاردهم، زمانی که طاعون امید به زندگی را به ۴۵ سال رساند.

زندگی برای زنان، کودکان و کارگران در سال ۲۰۱۸ بهتر از سال ۱۸ میلادی است

آیا پول یا قدرت به این موضوع کمکی می‌کرد؟ نه همیشه. تجزیه‌وتحلیلی که از ۱۱۵ هزار نفر از اشراف اروپا انجام گرفته نشان می‌دهد که پادشاهان ۶ سال کم‌تر از دیگر اشراف مانند شوالیه‌ها عمر می‌کردند. مورخان جمعیت‌شناسی با نگاهی به سوابق موجود از انگلستان قرن هفدهم متوجه شدند که امید به زندگی روستایان از نجیب‌زادگان بیش‌تر بوده است.

پژوهشگران در پژوهش خود نوشتند:

 خانواده‌های اشرافی در انگلستان وسیله‌های لازم برای حفاظت از همه نوع مزایای مادی و خدمات شخصی را داشتند؛ اما امید به زندگی در هنگام تولد در میان اشراف تا زمانی که به قرن هجدهم برسیم، در مجموع از جامعه کم‌تر بود.

ملکه الیزابت یکم تا سن ۷۵ سالگی زندگی می‌کرد؛ امید به زندگی در عصر او، بین خانواده‌های سلطنتی و روستاییان تفاوت چندانی نداشت

 این موضوع به احتمال زیاد به این دلیل بود که خانواده‌های سلطنتی در بیش‌تر مواقع ترجیح می‌دادند که در شهرها زندگی کنند، جایی که در معرض بیماری‌های بیش‌تری قرار داشتند. اما موضوع جالب توجه اینکه وقتی انقلابی در پزشکی و سلامت عمومی رخ داد، این پیشرفت‌ها قبل از اینکه به مردم عادی کمک کند در اختیار اشراف و نخبگان قرار گرفت. در اواخر قرن هفدهم، اشراف انگلیسی که به ۲۵ سالگی می‌رسیدند، به مدت طولانی‌تر نسبت به همتایان غیر نجیب‌زاده خود زندگی می‌کردند، حتی اگر در شهرهای با خطرات بیش‌تر زندگی می‌کردند. اما آیا در دوران چارلز دیکنز (۱۸۱۲-۱۸۷۰)، زندگی برای همه‌ ناسالم و کوتاه بود؟

خیر. جودیت روبوتام، از دانشگاه پلیموث و پل کلیتون از دانشگاه آکسفورد بروکس، نوشتند:

 هنگامی که سال‌های خطرناک کودکی می‌گذشت، متوسط امید به زندگی در اواسط دوره‌ی ویکتوریایی تفاوت چندانی با آنچه امروز می‌بینیم نداشت. یک دختر پنج ساله می‌توانست تا ۷۵ سالگی و یک پسر هم تا ۷۵ سالگی زندگی می‌کرد.

نه تنها این آمار و ارقام با ما قابل مقایسه است، بلکه ممکن است حتی از حالا نیز بهتر باشند. در طبقه‌ی کارگر امروز (برای مقایسه دقیق‌تر) مردان حدود ۷۲ سال و زنان حدود ۷۶ سال زندگی می‌کنند.

روبوتام و کلیتون در پژوهش خود نوشتند:

این عدم پیشرفت نسبی، مورد قابل‌توجه است، به‌خصوص با توجه به معایب محیطی بسیار در اوسط دوره ویکتوریایی و وضعیت مراقبت‌ها و معاینه‌های پزشکی و تکنیک‌های جراحی که مثل حالا در دسترس نبودند.

پژوهشگران نتیجه‌گیری کردند، اگر ما فکر می‌کنیم که حالا از هر زمان دیگری، عمر طولانی‌تری داریم، تنها به این دلیل است که اسنادی که داریم از قرن نوزدهم به این سو است. موردی که پژوهشگران از آن به‌عنوان «خط مبدا گمراه‌کننده» نام می‌برند، چرا که در همان‌ دوران بود که تغذیه کاهش یافت و بسیاری از مردان شروع به سیگار کشیدن کردند.

مردمان پیش از تاریخ

اما چطور می‌توانیم نگاهی به دوره‌ی تاریخی دیگری، زمانی که هیچ سوابق و اسنادی از آن موجود نیست بیاندازیم؟ با وجودی که گردآوری این نوع اطلاعات بسیار دشوار است، انسان‌شناسان از یک روش جایگزینی استفاده می‌کنند و گروه های شکارچی گردآور امروزی، از جمله قبایل آچه در پاراگوئه و هادزا در تانزانیا را بررسی می‌کنند. این پژوهشگران دریافتند، در حالی که احتمال زنده ماندن نوزادان تا سن ۱۵سالگی برای هازدا ۵۵ درصد برای پسر بچه‌های آچه تا ۷۱ درصد است، اما وقتی فرد به چنین سنی برسد، می‌تواند انتظار داشته باشد که از ۵۱ تا ۵۸ سالگی زندگی می‌کند.

ملکه ویکتوریا در سال ۱۹۰۱ در سن ۸۱ سالگی درگذشت. در دوران سلطنت او، یک دختر می‌توانست انتظار داشته باشد که تا حدود ۷۳ سالگی و یک پسر هم تا سن ۷۵ سالگی زندگی کند

 پژوهشگران مایکل گورون و کریستینا گومز، با بررسی اطلاعات موجود از قبایل شکارچی گردآور امروزی که دسترسی به دارو یا مواد غذایی مدرن ندارند، دریافتند، در حالی که در هنگام تولد، متوسط امید به زندگی در این قبایل بین ۳۰ تا ۳۷ سال است، زنانی که می‌توانند تا سن ۴۵ سالگی زنده بمانند، می‌توانند انتظار داشته باشند که برای ۲۰ تا ۲۲ سال دیگر یعنی تا ۶۵ تا ۶۷ سالگی نیز زندگی کنند.

باستان‌شناسان کریستین کیو و مارک اکسهایم از دانشگاه ملی استرالیا به‌تازگی یافته‌های مشابهی داشتند. آن‌ها با بررسی سایش‌های دندان اسکلت‌ آنگلوساکسون‌هایی که حدود ۱۵۰۰ سال قبل به خاک سپرده شده بودند، دریافتند که از ۱۷۴ اسکلت اکثریت به افرادی زیر ۶۵ سال تعلق داشت، همچنین ۱۶ نفر در این بین بودند که بین ۶۵ تا ۷۴ ساله بودند و ۹ نفر هم حداقل ۷۵ سال داشتند.

حداکثر طول عمر ما ممکن است خیلی تغییر نکرده باشد. اما اما نمی‌توان منکر پیشرفت‌های فوق‌العاده چند دهه گذشته شد که باعث شده مردم بیش‌تری به حداکثر عمر خود دست پیدا کنند و در مجموع زندگی سالم‌تری نیز داشته باشند. شاید به‌همین دلیل است که اگر بخواهیم بپرسیم، می‌خواهید در چه دوره‌ای زندگی کنید، اکثر ما حالا را انتخاب کنیم. خانم هومفریز نیز بدون تردید می‌گوید: قطعا امروز.

او می‌گوید:

 فکر می‌کنم، اگر زندگی زنان در گذشته کوتاه هم نبود، بازهم بسیار نامطلوب و تا حد زیادی خشن بود.

آیااجدادمانازبیشترچند سالعمرعمر مامامیکنیم
دیدگاه ها (0)
دیدگاه شما