حوادث و اتفاقات مهم پس از رحلت حضرت محمد (ص)

حضرت محمد «ص» در طول زندگی خود همیشه سعی کرد انسانها رابه راه راست هدایت کند ودر این مسیر سختی های‌ فراوانی را تحمل کرد. وی پس از رحلت وی اتفاقای رخ داد که در این جا به آن ها خواهیم پرداخت.

۲۸ صفر رحلت حضرت محمد «ص» می باشد و بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام حوادث و اتفاقاتی رخ داد که دامنه وسعت و تاثیر ان تا سال‌های‌ بسیاری بعد از رحلت پیامبر ادامه داشت.

عده ای از مهم‌ترین این اتفاقات به ترتیب زمان وقوع میتوان به غصب ولایت، توهین به حضرت زهرا «س»؛ غصب فدک، حمله به ایران، قتل عثمان، حکومت حضرت علی «ع»؛ صلح امام حسن و واقعه عاشورا اشاره کرد. دراین نوشتار به دو مورد غصب ولایت و ماجراهای مرتبط با حضرت زهرا «س» بیشتر پرداخته‌ایم.

ماجرای سقیفه و غصب ولایت

از میان حوادث پس از رحلت پیامبر اولین و شاید مهم‌ترین اتفاق غصب ولایت و جانشینی حضرت علی «ع» توسط گروهی از قریش که در رأس آن ها ابوبکر و عمر بودند،‌ می باشد. مسلمانان وصایای رسول خدا و جریان غدیر را فراموش کرده و علی «ع» را از صحنه سیاست کنار گذاشتند و بجای این‌که به دفن و کفن رسول خدا بپردازند، بر سر خلافت پیامبر به جنگ و ستیز برخاستند.

پیامبر «صلی الله علیه و آله» وفات میکنند، علی ابن ابیطالب «ع» و جمعی دیگر از بزرگان اسلام در خانه ان حضرت مشغول غسل دادن و کفن کردن بدن مطهر رسول خدا «ص» بودند و زهرا «س» در غم فقدان پدر اندوهگین است.

جمعی از صحابه با نقشه‌ی قبلی خود رابه سقیفه بنی ساعده رسانده و با شتابزدگی و صحنه سازی، خلیفه ساختگی خود رابه کرسی می‌نشانند.

طبق روایات شیعه امیر مؤمنان «ع» با گروهى از بنى‏ هاشم نزد ابوبکر حاضر شده، شایستگى خودرا براى خلافت، از طریق علم به کتاب و سنت و سبقت در اسلام بر دیگران و پایدارى در راه جهاد و فصاحت در بیان و شهامت و شجاعت روحى احتجاج کرد و فرمود: «من در حیات پیامبر «ص» و هم پس از مرگ او به مقام و منصب او سزاوارترم.

من وصى و وزیر و گنجینه‏ى اسرار و مخزن علوم او هستم. منم صدیق اکبر و فاروق اعظم. من اولین فردى هستم که به او ایمان آورده وی را دراین راه تصدیق کردام. من استوارترین شما در جهاد با مشرکان، اعلم شما به کتاب و سنت پیامبر، آگاه ترین شما بر فروع و اصول دین، و فصیح ترین شما در سخن گفتن و قویترین و استوارترین شما در برابر ناملایمات هستم.

چرا دراین میراث با من به نزاع برخاستید؟» فاطمه «درود الله علیها» نیز پس از ماجرای سقیفه در دفاع از ولایت علی «علیه السلام» در گوشه و کنار به افشاگری و دفاع از همسر خود می‌پرداخت.

امام باقر«ع» دراین زمینه چنین می‌فرمایند:

«مردم روز دوشنبه و شب سه شنبه را بر بدن ان حضرت نماز می‌خواندند، و عموم مردم حتی خواص و نزدیکان حضرت بر بدن مبارک نماز خواندند، اما هیچیک از اهل سقیفه بر غسل و کفن و دفن حضرت حاضر نشدند. امیرالمومنین «ع» بریده اسلمی را برای خبر دادن نزد آنان فرستاد، ولی اعتنایی نکردند و بعد از دفن ان حضرت بیعت آنان هم به پایان رسید.»

شد چراغ روشنِ دو جهان
اِستَعِدَّ لِسَفَرِکْ بر ما
من ز عصیان رو سیاهم,کن نیایش بر حال زارم
ترسم از فردای محشر,بی قرارم بی قرارم
واحسرتا واحسرتا
یابن الزهرا یابن الزهرایابن الزهرا یابن الزهرا
یا حسن جان یا حسن جان…

ماجرای اهانت به حضرت زهرا و آتش زدن در خانه ایشان

پس از ماجرای سقیفه و غصب ولایت، صحابه پیامبر برای برای موجه نشان دادن حکومت خود نیاز به تایید و بیعت حضرت علی «ع» داشتند و ایشان هر بار پاسخ منفی می دهد، بار سوم یکی از سرکردگان ماجرای سقیفه، قنفذ راکه مردی سخت دل بود برای گرفتن بیعت راهی خانه دخت پیامبر «ص» میکند.

حضرت به انها اجازه‌ی ورود نمی دهد، انها به نزد رهبران خود که به همراه عده‌ای در مسجد نشسته بودند، برمی‌گردند و به بیان ماجرا می‌پردازند، در ان میان شخصی گفت:

«باز گردید اگر اجازه نداد بدون اجازه به خانه اش بریزید و وی را بیاورید»؛ اینبار نیز که قنفذ و دیگران آمدند، حضرت زهرا «س» مانع ورود انها به خانه شد و بجز قنفذ، دیگران بازگشتند. یکی از سران ماجرای سقیفه که دید برای بار دوم مردم برگشتند غضبناک شده وگفت:

«ما رابا زنان چکار؟» و به سمت خانه حضرت زهرا «س» به راه میوفتد و دستور گرد آوری هیزم می دهد. هیزم‌ها را اطراف خانه فاطمه، علی و حسنین «علیهم السلام» قرار دادند، ان شخص فریاد زد: «ای علی! به خدا قسم یا باید بیرون بیایی و با خلیفه رسول الله بیعت کنی یا خانه‌ات رابه آتش میکشم!

فاطمه «س» به پشت در می آید و زبان به شکوه می‌گشاید که مگر از خدا نمیترسی؟ سپس به زور و فشار وارد خانه شده و به دنبال ان به سوی اتاق علی«ع» میروند و امام علی «علیه السلام» را دستگیر میکنند.

اهانت‌ها و اتقافات ان روز و فشار جمعیت موجب زمین خوردن فاطمه زهرا «س» شده و موجب میشود جنینی که در شکم ایشان بود سقط شود. این ماجرا نه تنها در روایات شیعی بلکه در روایات اهل سنت نیز به ان اشاره شده است.

چنان که شهرستانی از ابن نظام یکی از دانشمنان اهل سنت نقل میکند که «یکی از اقوال او این است که یکی از مداخله گران ماجرای سقیفه در هنگام بیعت آن قدر بر پهلوی فاطمه «س» زد تا محسنش را سقط کرد و فریاد می‌زد که خانه رابا هر که در خانه است آتش بزنید ودر خانه جز علی و فاطمه و حسن و حسین «علیهم السلام» کسی نبود.»

در نهایت علی «علیه السلام» از بیعت با خلیفه اول ممانعت می کند. عباس بن عبدالمطلب از در واسطه گری در می آید و دست علی «علیه السلام» را گرفته به دستان او می مالد و غاصبان خلافت بهمین مقدار بیعت راضی میشوند.

ای نور چشم زهرا و حیدر
دست ما را بگیر روز محشر
ای کریم آل طاها,ای عطایت بی نهایت
بسکه سرتاپا گناهم,میکشم از تو خجالت
روسیاهم روسیاهم
یابن الزهرا یابن الزهرایابن الزهرا یابن الزهرا
یا حسن جان یا حسن جان

اتفاقات ناشی از حوادث پس از رحلت پیامبر از نظر حضرت زهرا «س»

حضرت زهرا «س» در خطبه فدکیه و خطبه‌ای که بعداً در جمع زنان مدینه که به عیادت ایشان آمده بودند ایراد فرموده‌اند، پیامد های رحلت پیامبر را بیان میکنند. از جمله انها عبارتند از:

ایجاد ضعف و سستی در بین مردم؛ حضرت در خطبه‌ای که در حضور زنان مدینه که به عیادت ایشان آمده بودند با تأسف فرمودند: «چه زشت است سستی و بازیچه بودن مردانتان پس از ان همه ی تلاش و کوشش».

– ایجاد تفرقه و اختلاف و از بین رفتن وحدت و همدلی

– از بین رفتن امید و آرزوهای مسلمانان

– به حریم پیامبر بی حرمتی شد؛ هنوز پیکر مبارک پیامبر بر زمین که اجتماع سقیفه بدون نظرخواهی از خاندان پیامبر به تعیین جانشین برای ان حضرت می‌پردازند و حق اهل بیت حضرتش را ضایع می‌کنند.

– آشکار شدن خط نفاق و دورویی

– کمرنگ شدن دین و معنویت

– بی تفاوت شدن مردم

– بر سر کار آمدن فرصت طلبان

رویش نطفه مظاهر فساد؛ ایشان در پایان خطبه عیادت خطاب به زنان مهاجر و انصار فرمود: به جان خودم قسم نطفه فساد بسته شد، باید انتظار کشید تا کی مرض فساد پیکر جامعه اسلامی را از پای درآورد که پس از این پستان شتر بجای شیر خون بدوشید و زهری که به سرعت هلاک کننده است».

پیمان شکنی مردم؛ حضرت زهرا درود الله علیها، به حادثه غدیر اشاره می کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ان را برای مردم بیان فرمود و به ان ها اعلام کرد و آنان نیز با علی علیه السلام بیعت کردند. اما اکنون بیعت خودرا شکستند.

مردم دچار وسوسه‌های‌ شیطانی شدند؛ ایشان در خطبه‌ای فرمودند که شیطان سر خودرا از مخفیگاه بدرآورد. شما را فراخواند. دید که پاسخگوی دعوت باطل او هستید…

نادیده گرفتن کردار زشت و شتاب در شنیدن حرف‌های‌ بیهوده توسط مردم

اتفاقاتازپسحضرتحوادثرحلتصمحمدمهمو
دیدگاه ها (0)
دیدگاه شما