به‌مناسبت ۸۰‌سالگی صورت‌زخمیِ سینما

کارنامه‌ی هر شخصی باید گویای خوب یا بد بودنش باشد. ما می‌توانیم «نظر شخصی» خودمان را راجع به یک شخص داشته باشیم، اما نمیتوانیم «فکت» (حقیقت) خودمان را داشته باشیم.

مثلا هرگز نمی‌توانیم انکار کنیم که پاچینو حتی اگر انتخاب‌های اشتباهی هم کرده باشد، باز هم نقش‌های اصلی در چندتا از بهترین فیلم‌های تاریخ سینما را هم بازی کرده. پدرخوانده ۱ و ۲ هردو در لیستی که «بنیاد فیلم امریکا» (از معتبرترین بنیاد‌های سینمایی دنیا) از صد فیلم برتر تاریخ سینما منتشر کردند، حضور دارند.‌

نمی‌توانیم انکار کنیم که فیلم‌هایی که پاچینو بازیگر آن‌ها بوده تأثیر به‌سزایی در شیوه زندگی عامیانه مردم داشته‌اند. فیلم‌های، چون سرپیکو، بعدازظهر سگی و یا اسکار فیس.

پس نظرات شخصی من یا شما نمی‌تواند تأثیر آل‌پاچینو بر فرهنگ عامه را زیر سوال ببرد. در ادامه نگاهی خواهیم داشت به مسیر سینمایی این ستاره‌ی بزرگ سینما از گذشته تا کنون.

لطف جیم موریسون به سینما

«ترس در نیدل‌پارک» (۱۹۷۱) دومین فیلمی بود که پاچینو در آن بازی می‌کرد و حسابی توانست خودش را نشان دهد. نقشش اصلا آسان نبود، یک معتاد، ولی حتی در نقش یک معتاد هم دوست‌داشتنی بود. جری شاتزبرگ کمک بزرگی به سینما کرد که آل را به نوعی کشف کرد. خدا پدر جیم موریسون، خواننده “دورز” را هم بیامرزد که این نقش را رد کرد تا دنیای سینما از ستاره‌ای مثل آل پاچینو رونمایی کند.


آغاز توجه‌ها با «مترسک»

دو سال بعد از «ترس در نیدل پارک»، شاتزبرگ آل پاچینو را وارد یک پروژه‌ی دیگر با نام «مترسک» کرد. فیلمی جاده‌ای که می‌توانست هرکسی را شیفته‌ی بازی آل پاچینو کند.

همین فیلم باعث شد فرانسیس کاپولا از پاچینو بخواهد نقش اصلی فیلمش را بازی کند.


همبازی شدن با اسطوره‌ی زندگی

و این‌گونه آل پاچینو، مایکل کورلئونه می‌شود و با اسطوره عشق زندگی‌اش، مارلون براندو، در یک قاب قرار می‌گیرد. به گفته‌ی خودش در اولین صحنه‌ی بازی با او به‌شدت میلرزیده و اضطراب داشته است.

همکاری پاچینو با کاپولا به یک فیلم ختم نمی‌شود و پدرخوانده تا ۳ قسمت ادامه پیدا می‌کند و آل پاچینو در هر قسمت بیشتر و بیشتر توانایی‌های خود را به رخ می‌کشد.


۵ سال، ۶ شاهکار

وقت آن رسیده بود که با اصیل‌ترین کارگردان شهرش، نیویورک، همکاری داشته باشد. سیدنی لومت کارگردان فیلم‌های بی‌نظیر «سرپیکو» (۱۹۷۳) و «بعد از ظهر سگی» (۱۹۷۵) نقش موثری در شهرت آل پاچینو داشت.

در فیلم اول نقش یک پلیس و در فیلم دوم نقش یک سارق بی دست و پا را بازی می‌کند که به خوبی مورد توجه رسانه‌ها قرار می‌گیرد.

حالا ۵ سال از اولین فیلم پاچینو می‌گذشت و همه او را می‌شناختند.


برایان دی‌پالما و اسکارفیس

آل پاچینو حالا یکی از محبوب‌ترین‌های سینما شده بود و همه قدرش را می‌دانستند، ولی خودش فهمیده بود سینما شوخی ندارد و باید با کارگردانان خوب و مورد علاقه‌اش کار کند. چه کسی بهتر از برایان دی‌پالما؟

«صورت زخمی» (۱۹۸۳) و «راه کارلیتو» (۱۹۹۳). دو فیلم بی‌نظیر که جزو بهترین کار‌های دی‌پالما محسوب می‌شوند.
پاچینو در دیده شدن این دو فیلم نقش به‌سزایی داشت. با عشقی که به نقش‌ها می‌داد این دو فیلم را تبدیل به دو شاهکار غیرقابل انکار سینمایی کرد.


بالاخره اسکار

زمان زیادی طول کشید تا هالیوود بفهمد آل پاچینو هم شایسته‌ی اسکار است و بالاخره به او اسکار دادند، ولی برای یکی از متوسط‌ترین کارهایش، «بوی خوش زن» (۱۹۹۲).

فیلمی درام به کارگردانی مارتن برست و محصول سال ۱۹۹۲، که آل پاچینو برای بازی در نقش یک افسر نابینای ارتش آمریکا، صاحب جایزه گلدن گلوب و اسکار شد.


افتادن در مخمصه با رابرت دنیرو

حالا نوبت مایکل مان رسیده بود که از پاچینو درخواست همکاری کند. این بار پاچینو با یک فیلم دزد و پلیسی در کنار رابرت دنیرو قرار گرفت. «مخمصه» (۱۹۹۵)، فیلمی کم‌نظیر در ژانر خود که به جرئت می‌توان گفت در صحنه‌ی گلوله باران در بانک، مو به تن آدم سیخ می‌کند.

این فیلم بعد از پدرخوانده ۲، دومین همکاری پاچینو با رابرت دنیرو بود.


ادامه همکاری با مایکل مان

مثل شاتزبرگ، لومت و دی‌پالما، مایکل مان هم به یک همکاری با پاچینو قانع نشد و این دو هنرمند با «نفوذی» (۱۹۹۹) به قاب سینما بازگشتند. این‌بار به همراه راسل کرو.

فیلمی که هرچند چندان توجه عموم مردم را به خود جلب نکرد، ولی ازسوی منتقدان سینما به‌شدت مورد استقبال قرار گرفت و توانست امتیاز ۹۶ را از راتن تومیتوز کسب کند.


دیدار مجدد دو غول سینمایی بعد از چندین سال

حالا بعد از سال‌ها، در سال ۲۰۱۹، نوبت به اسکورسیزی رسیده بود که با کنار هم آوردن پاچینو و دنیرو، مرد ایرلندی را به سینما هدیه دهد.

طبق گفته پاچینو، اسکورسیزی تلاش زیادی کرد تا جو پشی که کار بازیگری را کنار گذاشته بود برای ایفای نقش در فیلم قانع کند. فیلم‌برداری از سپتامبر ۲۰۱۷ آغاز شد. مرد ایرلندی به‌طور گسترده در نیویورک و نقاط مختلف آن از جمله مینولا، لانگ آیلند و وینستون پارک جلوی دوربین رفت. سرانجام فیلم‌برداری در مارس ۲۰۱۹ به اتمام رسید. مراحل پس از تولید به علت استفاده از جلوه‌های ویژه کامپیوتری برای جوان کردن بازیگران، به خصوص رابرت دنیرو خرج زیادی داشت.


گره‌ای که باز نمی‌شود

در آخر باید اعتراف کرد که نام پاچینو با سینما گره خورده. همانطور که نمی‌توان گفت دنیرو یا هافمن بازیگران بدی بودند؛ چون اگر «بد» بودند بعد از گذشت ۵۰ سال از ظهورشان هنوز درباره‌شان صحبت نمی‌کردیم.

۸۰سالگیبهمناسبتسینماصورتزخمی
دیدگاه ها (0)
دیدگاه شما