نگاهی به فعالیت‌های مالک پرسروصدای تراکتور

زمان زیادی از وقتی که محسن فروزان، دروازه‌بان تیمش، را به شرط‌بندی محکوم و حکم اخراجش را از باشگاه صادر کرده نمی‌گذرد. او به‌واسطه قدرت مالی خوبی که دارد، بازیکنان و مربیان گران‌قیمتی را به تبریز آورده، ولی ماحصل آن همه خرج برایش جام قهرمانی را در پی نداشته است. به وزیر ورزش می‌تازد و او را پرسپولیسی می‌داند و بعد می‌گوید دستی در کار است تا تراکتور قهرمانی نیاورد. ابایی از تحریک تبریزی‌ها مبنی بر اینکه تبعیض در حقشان صورت می‌گیرد هم ندارد.

او البته به اسم باشگاه پرسپولیس هم گیر می‌دهد و آن را واژه‌ای خارجی می‌داند؛ برای تحریک هواداران پرسپولیس نام این باشگاه را به عمد «پیروزی» می‌گوید و بعد هم برای شکستش در پرونده‌های فیفا چندنفری را مقصر می‌داند تا اشتباهات خودش دیده نشود. تازه‌ترین موردی که صحبت‌های محمدرضا زنوزی در ورزش دردسرساز شده، مربوط به حرف‌هایش درباره علی خطیر، معاون سابق باشگاه استقلال و البته هوشنگ نصیرزاده، مدیرعامل سابق ماشین‌سازی است. او این دو نفر را متهم می‌کند که وکیل به‌دردنخوری را برای پرونده تراکتور در فیفا معرفی کرده‌اند تا این تیم هزینه زیادی بدهد. زنوزی آن‌ها را به تبانی متهم کرده، ولی زیاد وارد جزئیات نشده است.

حرف‌هایش آن‌قدر تند بود که علی خطیر را روی خط رادیو بیاورد تا بگوید حتما از زنوزی شکایت می‌کند. البته بهداد بیات، مشاور حقوقی باشگاه هم بی‌کار ننشسته و روز گذشته با حضورش روی خط رادیو ضمن به‌کار‌بردن کلمات عجیب‌و‌غریب خطاب به علی خطیر، از محمدرضا زنوزی به‌عنوان سردار کارآفرینی ایران یاد می‌کند. «آقای محترم، آن‌کس شرافت ندارد و بی‌شرم است که به سردار کارآفرینی ایران توهین می‌کند که در زمان جنگ و اکنون، نزدیک به سه دهه است که برای گردش چرخ اقتصاد کشور و تولید داخلی، شبانه‌روزی تلاش می‌کند.

اکنون ۱۰ هزار نفر به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق زنوزی روزی حلال کسب می‌کنند. بااین‌حال، ایشان به مالک باشگاه تراکتور توهین کرده و می‌گوید که «شما یک‌شبه آمده‌اید». آقای خطیر، غلط را شما انجام می‌دهید که به خودتان اجازه می‌دهید که به چنین بزرگ‌مردی توهین کنید. فرق زنوزی به‌عنوان سردار کارآفرینی با شما این است که ایشان تنها نفری هستند که از جیبشان برای این فوتبال هزینه می‌کنند و نیازی به فوتبال برای کسب شهرت ندارند؛ چراکه از قبل شهرت دارند و سپس وارد فوتبال شدند.

به جمله «این فوتبال است که به زنوزی احتیاج دارد» شکی ندارم. شما‌ها از این فوتبال ارتزاق می‌کنید که هیچ اشکالی ندارد، ولی این را بدانید که باید از راه درست و حلال پیش بروید. بازهم تکرار می‌کنم و تمام مسئولیتش با خودم است؛ آقای خطیر شما غلط می‌کنید، بی‌شرافت و بی‌شرم شمایید.» حالا سؤال این است که چگونه محمدرضا زنوزی تبدیل به سردار کارآفرینی شد؟

یار غار احمدی‌نژاد

این روز‌ها از محمدرضا زنوزی به‌عنوان یکی از ۱۰ مرد ثروتمند ایران یاد می‌شود؛ مدیری که بیش از ۱۰ شرکت و کارخانه گردن‌کلفت دارد و یکی از خطوط هواپیمایی کشور را هم اداره می‌کند. او البته دستی هم در خریدن سهام یکی، دو بانک داشته و رشد قابل‌قبولی در زمینه اقتصادی کرده است؛ هرچند بیشترین سرمایه‌گذاری‌اش را در بخش فولاد انجام داده است. زنوزی البته از عرصه فوتبال هم غافل نمانده است؛ او با گسترش فولاد تبریز به‌صورت حرفه‌ای در لیگ برتر ایران استارت زد و بعد هم مالک باشگاه تراکتور شد؛ هرچند به نظر می‌رسید طبق قانون یک شخص نمی‌تواند دو تیم هم‌زمان در لیگ برتر داشته باشد، ولی قانون برای زنوزی اجرا نشد تا او همچنان مالک دو تیم تبریزی باشد.

زنوزی می‌گوید می‌داند این امر خلاف است، ولی مگر فقط اوست که مرتکب چنین اشتباهی می‌شود. «بله غیرقانونی است، اما همه در کشور ما دارند این کار را انجام می‌دهند. از وزارت ورزش بگیر تا پایین. وزارت صنایع و نفت و…». با‌این‌حال پیش از آنکه زنوزی سروکله‌اش در لیگ برتر ایران پیدا شود، یک فعال اقتصادی بوده است؛ مردی که به طرز قابل‌توجهی ثروتش در عرض ۱۶ سال جهش پیدا کرده و چندبرابر شده است. این چندبرابر شدن ثروت هم البته بی‌دلیل با ارتباطش با محمود احمدی‌نژاد نیست. نکته جالب اینکه دوره زنوزی در اقتصاد و دارایی را باید به قبل و بعد از حضور احمدی‌نژاد تقسیم کرد؛ در واقع تا قبل از سال ۱۳۸۴ خبر زیادی از شخصی به اسم محمدرضا زنوزی نبود، ولی بعد از روی‌کار‌آمدن احمدی‌نژاد، همواره از او به‌عنوان یکی از ثروتمندترین اشخاص ایرانی یاد می‌شد.

پای رانت در میان است؟

همین تناقض باعث شد تا چند سال بعد از روی‌کار‌آمدن احمدی‌نژاد شایعه شود زنوزی از رانت استفاده کرده و به‌واسطه ارتباط نزدیکش با محمود احمدی‌نژاد توانسته وام‌های زیاد و البته بدون دردسر بگیرد. ضمن اینکه خریدن سهام شرکت‌های فولادی در زمان احمدی‌نژاد هم یکی دیگر از شایعاتی است که درباره چندبرابر شدن ثروت زنوزی مطرح است. قدس‌آنلاین درباره یکی از پرونده‌های زنوزی در سال ۱۳۹۰ می‌نویسد: «سندی مربوط به نامه زنوزی به شخص احمدی‌نژاد درباره دریافت سهمیه ماهانه ۶۵ هزار تنی شمش از تولید فولاد خوزستان منتشر شده که با دستور عجیب احمدی‌نژاد مبنی بر عمل فوری و اعلام نتیجه همراه شده است.

توضیح اینکه مابه‌التفاوت قیمت هر کیلو از این فولاد در بازار، حدود ۱۳۰ تومان می‌باشد که برای ۶۵ هزار تن معادل هشت‌ونیم میلیارد تومان در ماه و بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان در سال می‌باشد و اکنون باید پرسید این موضوع معنای رانت ندارد؟». سایت بازتاب هم سال ۱۳۹۱ سندی منتشر کرد که در آن احمدی‌نژاد دستور داده ۱۵ هزار میلیارد تومان از منابع ارزی را در اختیار زنوزی قرار دهند. همان سال‌ها سایت انتخاب با منتشرکردن تصویری از زنوزی در کنار احمدی‌نژاد با تیتر «کسی که امیر خسروی، انگشت کوچک او هم نیست!» گزارش بلندی درباره فعالیت‌های اقتصادی زنوزی نوشت و خبر داد که او هم مثل امیر خسروی از بدهکاران بزرگ بانکی است.

دیگر بر کسی پوشیده نبود که زنوزی به‌واسطه ارتباط بسیار نزدیکش با احمدی‌نژاد توانسته بود مسیر چندساله را یک‌شبه طی کند و به اندوخته‌هایش بیفزاید. با‌این‌حال شاید خریدن اتومبیل احمدی‌نژاد بود که نام او را در رسانه‌ها بیشتر سر زبان‌ها انداخت. سال ۱۳۸۹ احمدی‌نژاد برای کمک به محرومان یا برای کمک به مسکن آن‌ها تصمیم گرفت پژوی قدیمی‌اش را در یک مزایده بفروشد. رقم اولیه آن اتومبیل قدیمی زیر ۲ میلیون تومان برآورد شده بود، ولی یک نفر پیدا شد و با بیش از ۲.۵ میلیارد تومان آن اتومبیل را خرید.

آن موقع بود که خیلی‌ها دنبال این افتادند تا ببینند چه کسی اتومبیل محمود احمدی‌نژاد را خریده است. حمید رسایی نماینده وقت در مجلس شورای اسلامی این‌طور از ثروت افسانه‌ای این خریدار خودروی قدیمی خبر می‌دهد: «شنیده شده است فردی که خودروی احمدی‌نژاد را خریداری کرده است، در سال‌های گذشته تنها دارایی‌اش یک سوله بوده که به‌عنوان انبار و کار‌های کوچک صنعتی استفاده می‌کرده است. به‌تدریج نامبرده از طریق ارتباطات مختلف دولتی به ثروت کلانی دست پیدا می‌کند.

او درحال‌حاضر ۳۰ درصد سهام بانک گردشگری و ۳۴ درصد بانک… و بخشی از سهام ایران‌خودروی تبریز و شرکت هواپیمایی آتا را دارد. گفته می‌شود او با هماهنگی بقایی و کمک عبدالله گل توانسته است تا پوشش این خطوط هواپیمایی (آتا) را بگیرد. او در کارخانه‌های فولاد سهام دارد و قریب به هزار و ۲۰۰ میلیارد به شبکه‌های بانکی کشور بدهکار است. گفته می‌شود که نامبرده جزء ۱۰ سرمایه‌دار بر‌تر کشور است». همه کد‌هایی که رسایی می‌داد، به محمدرضا زنوزی رسید که آن روز‌ها در یکی، دو رسانه از نام اختصاری «م-ز» برایش استفاده کرده بودند. اندکی بعد، اما با قطعیت عنوان شد زنوزی خریدار اتومبیل احمدی‌نژاد بوده است.

بازداشت به دلیل فساد مالی؟

رفته‌رفته که پایان دولت احمدی‌نژاد می‌رسید، نزدیکان او هم با پرونده‌های درشت اقتصادی مواجه می‌شدند. درست در همان وقت‌ها و به‌طور دقیق‌تر تیرماه سال ۱۳۹۱ بود که شایعه بازداشت محمد‌رضا زنوزی هم مطرح شد. عنوان شده بود او بدهی بانکی سنگینی دارد و باید جوابگو باشد. البته در گزارشی که باشگاه خبرنگاران جوان در همان سال نوشته، مهرماه همان سال زنوزی از بازداشت آزاد می‌شود. آن‌هم با پرداخت رقم عجیب هزارو ۳۸۰ میلیارد تومان! در بخشی از آن گزارش آمده است: «محمدرضا زنوزی‌مطلق پس از اینکه بازداشت شد، اخیرا با پرداخت بخشی از بدهی‌های خود آزاد شد. آقای زنوزی از بزرگ‌ترین بدهکاران بانکی است که مدتی قبل بازداشت شده بود.

او با تودیع قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی موقتا آزاد شده تا بتواند بدهی‌های خود را در زمان مقرر پرداخت کند. او تاکنون موفق به پرداخت «۱۳۸۰ میلیارد تومان» از بدهی خود به بانک‌های کشور شده است. هنوز بخشی از بدهی‌های او معوق است. پیش‌تر، آقای زنوزی یک بار نیز در خردادماه سال جاری بازداشت و روانه زندان شده بود. گفته می‌شود که او مالکیت شرکت سرمایه‌گذاری گسترش فولاد تبریز، مجتمع فولاد بناب، مجتمع فولاد عجب‌شیر، کارخانجات گروه صنعتی درپاد تبریز، گروه کارخانجات یاقوت صنعت تبریز، گروه صنعتی توانگران سهند، کارخانه بنیان‌دیزل تبریز، گروه صنعتی الماس تبریز، مرکز آموزش سرمایه‌گذاری فولادگستر کوثر، گروه صنعتی ایران‌خودرو تبریز و هواپیمایی آتا ایر را نیز برعهده دارد. تیرماه سال جاری حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی‌اژه‌ای سخنگوی قوه قضائیه در سی‌و‌یکمین نشست خبری خود با اصحاب رسانه، ضمن تأیید خبر بازداشت (م-ز) علت بازداشت او را «مسائل مالی» اعلام کرده بود».

تکذیب روی تکذیب

با وجود مسائل مطرح‌شده در ۱۰ سال گذشته، زنوزی، اما علاقه زیادی به تکذیب دارد؛ او در یکی از گفت‌و‌گوهایش قسم می‌خورد که شخص خریدار اتومبیل احمدی‌نژاد نبوده و با کسی که آن را خریده شباهت داشته است. زنوزی البته با حضور در شبکه یک هم مجددا این موضوع را تکذیب کرد و از کار کسی که آن اتومبیل را خریده به‌عنوان یک کار خیر یاد کرد؛ «من نخریدم و هرکسی خریده به خاطر کار خیر این کار را کرده است. مثل اینکه یک بازیکن فوتبال پیراهن خود را که ذاتا قیمتی ندارد، می‌فروشد. این پیراهن از نظر معنوی قیمت دارد و پول آن صرف کار‌های خیر می‌شود.

ماشین آقای احمدی‌نژاد را من نخریدم، اما اعتقاد دارم کسی که آن را خریده برای کار خیر خریده است. اینکه چرا این را عنوان کردند و می‌خواستند مرا با این بزنند، نمی‌دانم دلیلش چیست. این کار درستی بود که بد مطرح شد. چند نفر هم در فضای مجازی دیدم که با این خودرو عکس گرفته بودند و کسی که خریده بود، قدری شبیه من بود». این ادعای زنوزی را، اما امیر عابدینی رد می‌کند. او در گفتگو با ایران ورزشی می‌گوید چرا زنوزی ۹ سال صبر کرده و بعد چنین موضوعی را تکذیب می‌کند. «زنوزی یار غار احمدی‌نژاد است و در ستاد تبلیغاتی ایشان نقش ویژه‌ای ایفا کرد. یادتان می‌آید در ستاد تبلیغاتی ماشین پنج‌میلیونی احمد‌ی‌نژاد را یک فرد به مبلغ دومیلیاردوخرده‌ای خرید؟ آن خریدار آقای زنوزی بود.

البته او دوست داشت برای احمدی‌نژاد تبلیغ کند و ایرادی هم نداشت. من برای زنوزی چند نصیحت دارم؛ اول اینکه مردم و دستگاه‌های نظارتی را روی خودت حساس نکن. نگذار بروند تحقیق و بررسی کنند که کی هستی، چه قدرتی داری و از کجا آمده‌ای. آن وقت تو را به چالش می‌کشند، مثل خیلی‌های دیگر. پس خدا خیرت بدهد و دیگر مثل کسی که چیزی از فوتبال نمی‌داند، حرف نزن». زنوزی، اما داستان بازداشتش را هم با وجود صحبت‌هایی که سال ۱۳۹۱ از سوی سخنگوی قوی قضائیه مطرح شده رد می‌کند.

او در گفتگو با هفته‌نامه پنجره می‌گوید: «همکاری من با نظام بانکی، کاملا منطبق بر قوانین پولی و بانکی کشور بوده و اساسا سهم سرمایه‌گذاری بانک‌ها در مجموعه‌های وابسته در مقایسه با سرمایه‌گذاری انجام‌گرفته، میزان اندکی است و مشکلی درباره عدم رعایت قوانین بانکی در این زمینه نداریم… شایعه بازداشت من از اساس دروغ است. بنده کارآفرین ریسک‌پذیری هستم».

پرسروصدایتراکتورفعالیتهایمالکنگاهی
دیدگاه ها (0)
دیدگاه شما