مجله اینترنتی انعکاس
مطالب جذاب وخواندنی وب

مسائل ریسکی که کار آفرینان باید بدانند

 ریسک کردن کار ترسناکی است؛ چه بخواهید در طول یک بازی دوستانه با رفقا مهره حساسی را جابه جا کنید و چه شغل فعلی تان را به امید راه اندازی کسب و کاری جدید کنار بگذارید. بسیاری از مردم تا جای ممکن از ریسک کردن اجتناب می کنند زیرا بر این باور هستند که عدم انجام کار خطر ناک از انجام آن بهتر است. اما اغلب افراد فوق موفق جایگاه امروزشان را مدیون ریسک هایی می دانند که هیچ کس دیگری جز آن ها قادر به انجام شان نیست. ممکن است آن ها محصولی را تولید کرده باشند که هیچ کس دیگری به کارایی اش ایمان نداشت یا سرمایه گذاری ای انجام دادند که تمام اطرافیان آن را کار دیوانه واری می دانستند.

با این حال باز هم ریسک کردن کار ترسناکی است، به ویژه برای کارآفرینان. اما ریسک کردن چیزی برای «انجام کاری است که ممکن است به نتیجه نرسد یا نتیجه بدی داشته باشد.» برای این که بتوانید به شکل راحت تری ریسک کنید و تصمیمات آگاهانه تری بگیرید، این پنج نکته را در ذهن داشته باشید:

ریسک کردن امری همیشگی در زمینه کار آفرینی است:

اگر خود را آماده ریسک پذیری نکنید، دیگر جایگاهی به عنوان کارآفرین نخواهید داشت. کارآفرینی به طور اساسی با ریسک پذیری در ارتباط است. شما باید بخشی از سرمایه شخصی خود را در کسب و کاری رو به رشد سرمایه گذاری کنید. شما به عنوان یک کارآفرین باید شهرت خود را روی یک ایده اثبات نشده سرمایه گذاری کرده و حقوق دریافتی ماهانه تان را تا چند ماه قربانی ایده جدیدتان کنید.
 
به همین دلیل هر تصمیمی که می گیرید، تا حدی ریسک در خود دارد: ممکن است فردی که به تازگی استخدام کرده اید بعد از یک ماه استعفا دهد، یا استراتژی تان کارساز نباشد، یا رویکرد جدیدتان یکی از بهترین مشتریان تان را عصبانی کند و… ریسک پذیری بخشی از معامله است و شما باید به محض ورود به دنیای کار آفرینی خود را برای آن آماده کنید.
 

انواع مختلفی از ریسک وجود دارد:

من نمی خواهم فقط به «ریسک های بزرگ» یا «ریسک های کوچک» اشاره کنم. اگر چه آن ها هم وجود دارند. اما ریسک های قابل محاسبه ای هستند که شامل موارد ناشناخته ای می شوند و به شما اجازه پیش بینی مسائل ناشناخته موفقیت را می دهند.

ریسک های مبهمی نیز وجود دارند که شامل برخی مسائل شناخته شده و شناخته نشده هستند و باعث پیچیدگی فرآیند تصمیم گیری می شوند. بسیاری از ریسک های شغلی در این دسته جای می گیرند زیرا پیش بینی و ارزیابی عوامل زیادی، مانند رفتار مصرف کننده و تغییرات اقتصادی کار دشواری است.

همچنین ریسک های کاملا ناشناخته ای وجود دارند که وقتی کالای کاملا جدیدی به بازار ارائه می دهید، رخ می دهند. شناخت تفاوت میان این ریسک ها می تواند به شما در درک بهتر تصمیمات تان در برخی شرایط کمک کند.

برخی از ریسک های شما کار ساز نیستند:

افراد ریسک پذیر خوش بین همیشه نیمه پر لیوان را می بینند: 50 درصد احتمال موفقیت احتمالی نسبتا خوب و 75 درصد احتمال موفقیت احتمال اطمینان بخشی است. این مساله که ریسک پذیری راهبرد مثبتی است نیز به این موضوع قوت می بخشد. با این حال این گونه فکر نکنید که تمام ریسک ها، ریسک خوبی هستند یا همیشه ریسک پذیری گزینه کارسازی خواهد بود.

برخی ریسک ها حتی ریسک های به دقت حساب شده ممکن است شکست بخوردند. به جای آن که بخواهید با نادیده گرفتن این موضوع بر ترس تان از ریسک غلبه کنید، سعی کنید آن را بپذیرید. به خودتان اجازه دهید که احتمال شکست را نیز در نظر بگیرید و اگر شکست خوردید آن را به خودتان نگیرید؛ بلکه از آن تجربه کسب کرده و به مسیرتان ادامه دهید.

ما ذاتا فقط فاجعه را پیش بینی می کنیم:

دو تعصب ذاتی در بشر وجود دارد که روی درک ما از ریسک اثر می گذارد. اول آن که ما نسبت به احتمال شکست اغراق می کنیم. مردم در تخمین های خام (یا داده های رقمی محدود) به شکل بدبینانه ای شکست را پیش بینی می کنند. مورد دوم این است که ما به شدت در مورد نتایج شکست اغراق می کنیم. ما بدترین شرایط ممکن را در نظر می گیریم در حالی که واقعیت به شدت قابل مدیریت است. زمانی که احتمالات منفی مربوط به ریسک هایتان را در نظر می گیرید، این موضوع را به خاطر داشته باشید.

ریسک یک عامل تمایز دهنده است:

برخی رسیک ها ارزش بالایی دارند. برخی ریسک ها عواقب احتمالی کمتری نسبت به بقیه دارند. برخی ریسک ها می توانند کسب و کار شما را نابود کرده یا به اوج برسانند. اما یک عنصر مشترک در تمام ریسک ها وجود دارد: ریسک یک عامل تمایز دهنده است.

از آنجا که بیشتر مردم نسبت به ریسک پذیری بی میل هستند، افراد ریسک پذیر دنیا طبیعتا بسیار متمایز از دیگران به چشم می آیند و همان طور که همه می دانیم، کار آفرینان و کسب و کارهای متمایز به موفقیت چشمگیری خواهند رسید.
 
حتی اگر در نهایت شکست بخورید، شکست مفیدی خورده اید! و موقعیت های بیشتری را برای خود ایجاد کرده اید؛ زیرا تمایل داشتید که متمایز باشید و از مردم عادی خود را جدا کرده بودید. امیدوارم این حقایق کمی درک شما را از ریسک به عنوان مفهومی کلی تغییر داده باشد. درک پیچیدگی های و ماهیت ریسک امری زمان بر است و کسب احساسی خوشایند نسبت به این موضوع حتی زمان بیشتری می طلبد. اما در نهایت ریسک می تواند به بخشی از ماهیت وجودی تان تبدیل شود. گاهی روی عوامل شناخته شده تمرکز کنید، ابهامات را بپذیرید و بدانید که شکست هیچ گاه پایان راه نیست.

منبع: مجله پنجره خلاقیت

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.